Tuesday, May 27, 2008

مواظب خودت باش

اگر "پینگیلیش" رو معادل "فارسی را انگلیسی نوشتن" قرار دهیم پس شاید منظور از "فارگلیسی" برعکس مورد اولی و "انگلیسی را فارسی نوشتن" باشد. نمی‌دانم و اهمیتی هم نمی‌دهم که درست یا غلط من به همین منظور دوم از آن استفاده کردم! –شما توجه نکنید که اساسا این دو اصطلاح کاملا یکی و یکسان است ولی نویسنده را هم مدنظر قرار دهید که به واژه‌ی مناسب دسترسی ندارد!-
یه سری واژه‌ها و اصطلاحات توی زبان انگلیسی هست که واقعا کوتاه و دم دستیه، اونقدر که ناخودآگاه وقتی عجله دارم و علی الخصوص در چت ازشون استفاده می‌کنم. از طرفی به شدت از پینگلیش بیزارم و به همین جهت یا از کاراکترهای انگلیسی استفاده نمی‌کنم یا به هر ضرب و زوری که هست به انگلیسی چت می‌کنم؛ ولی مورد برعکسش معمولا زیاد برام اتفاق می‌افته که با کاراکترهای فارسی، بیام و انگلیسی بپرونم! مثل: اوکی، تنکس، کول، بای، هِی، سی یو، کال می و...
یه روز داشتم با عزیزی چت می‌کردم که یهویی یه کار فوری برام پیش اومد و مجبور شدم که وسط کار عذرخواهی کنم و برم. هیچی دیگه یه چیزی شد تو این مایه‌ها: "من باید برم، سی یو، تیک کیر-" یهویی دیدم ای بابا! این که خیلی ناجور دراومد! طرف هم خانمی محترم که انگلیسیش حتی از من هم ضعیف‌تر و شاید آی‌کیوش به اون سرعتی که لازمه نتونه معادل انگلیسیش رو دریابه! هیچی دیگه حسابی خجالت کشیدم و فوری کیبرد رو درست کردم “TAKE CARE I mean!” و عذرخواهی و خداحافظی به زبون آدمیزادی!
و این تجربه‌ای شد برایم که "بالام جان! فارگلیسی ننویس!" منتها کیه که گوش کنه!

2 comments: