Tuesday, May 15, 2007

سه تار

خيلي سر حال نيستم. هميني هم كه هستم به لطف بهاره وگرنه اگر فصلي ديگه بود تا حالا چيزي ازم نمونده بود!
امروز باز هم سر نهار با مرج درباره‌ي موسيقي صحبت كرديم، مثل هميشه مشتي پراكنده گويي براي پر كردن لحظات سكوت! مرج براي خودش نوازنده و خواننده و آهنگساز و ترانه‌سراست، عرض كردم كه فقط براي خودش! سه تار و گيتار و كيبرد و كمي هم ويولن مي‌نوازد. چند تايي آهنگ هم خوانده كه هنوز هيچ كجا منتشرش نكرده. بماند... گفتم «مرج به نظر تو اگر بخوام برم سراغ موسيقي، برم دنبال كدوم ساز؟» و مرج به خوبي مي‌داند كه ديوانه‌ي نواي ويولن ايراني‌ام «ببين من يه نفر رو مي‌شناسم كه توي سن خيلي بالا، حتي بيشتر از تو كه زن و بچه هم داره، ويولن رو شروع كرد و گذاشت پشتش و تو يه ساله خيلي پيشرفت كرد و الان براي خودش مي‌تونه آهنگهايي رو بنوازه. البته نه خوب ولي اونقدره كه ارضاش كنه. حالا تو هم اگر بخواي مي‌توني ولي بايد حتما هر روز مرتب چند ساعتي تمرين كني...» گفتم «ويولن براي من هميشه يه حسرته. امكانش رو ندارم كه برم طرفش. از بين سازهاي ديگه... سه تار يا گيتار، كدوم به نظرت برام بهتره» گفت «براي تو گيتار بهتره، اگرچه الان ديگه هر كي رو نگاه مي‌كني يه گيتار گرفته دستش و يه جورايي لوس شده ولي با روحيات تو گيتار بيشتر مي‌خونه. ولي خب سه تار ساز تنهاييه. با سه تار خودت ارضا ميشي و با گيتار ديگرون رو هم مي‌توني راضي كني. ... من خودم فقط سه تاره كه براي دلم مي‌زنم. بقيه ي سازها رو براي استفاده در آهنگام دست مي‌گيرم ولي سه تار شريك تنهايي‌مه»
قرار شد يه سي دي آموزشي برام بياره تا با كلياتش به صورت تئوري آشنا شم و بعدش تصميم بگيرم كه برم سمتش يا نه. البته يك سري ملاحظات هم دارم كه اوليش وقت كميابه و دوميش پول ناياب! ليك نيازم به مفري هست. در زندانم و يك نخ سيگار حداقلي است كه زنداني طلب مي‌كند! دلم بدجور ويولن مي‌خواد ولي... آه و افسوسم... گيتار رو هم بدم نمياد و يه جورايي شايد به سه تار هم ترجيحش بدم چون نواش هم مي‌تونه شاد باشه و هم غمين ولي خب يه جورايي لوث شده! سه تار اما ساز تنهايي‌هاست و براي همين كمي ازش مي‌ترسم، مي‌ترسم غمگينتر از ايني كه هستم بشم و در غم بمونم، واقعا از نواي حزينش مي‌ترسم، كه گرفتارم كنه... مرج تعبير قشنگي براش داره «سه تار براي دو نفر كمه و براي يك نفر زياده»!

5 comments:

  1. اینکه سه تار ساز غمگینیه و ...در واقع قبول یه نوع بیش زمینه ذهنیه که دیگران از این ساز ساختند و گرنه این ساز نیست که روحیه رو عوض می کنه و آدم رو آنقدر در خودش غرق می کنه که متوجه زمان و مکان نمی شه بلکه این خود موسیقیه ( البته به نظر من )درسته که نقش ساز مهمه اما شما که می خوای تنهائی هاتو با موسیقی بر کنی( و حداقل 5-6 ماه طول می کشه تا با نتها و جای اون روی ساز آشنا بشی که خودش خیلی شیرینه)فکر می کنم شاید بهتر باشه به این چیزهاش فکر نکنی در ضمن با همین سه تار آنقدر آهنگهای شاد وقشنگی می شه زد :)
    از روی تجربه شخصی می گم ها ! هر چند که موقعیت طوری شد که نتونستم ادامه بدم!ا

    ReplyDelete
  2. گیتار خوبه ولی سه تار عمق داره ، جان داره، روح داره.....آدم رو به دنیاهای دیگه می بره

    ReplyDelete
  3. من ؟ نظر کارشناسی؟!ا
    یه تجربه کوتاه مدت از یادگیری هر دو دارم که به نظرم سه تار یه حس بهتری می داد اما همونجوری که گفتم این خود موسیقیه که لذتبخشه تو دست گرفتن سه تار و گیتار و زدن اون با ناخن یه طوریه که آدم احساس می کنه به نتها و صدای اونها خیلی نزدیکه انگار از وجود آدم می اد.البته متاسفانه من هیکدوم رو خوب بلد نیستم و تقصیرش رو هم می اندازم گردن نداشتن وقت برای تمرین اما گاه گاهی که می رم سراغش خیلی حس خوبی پیدا می کنم حتی با همین زدن ناقص!
    :)
    شما اگه شروع می کنی حتما با جدیت ادامه بده درسته که این روزها همه یکی یه گیتار دستشونه خوب چه اشکال داره ما هم یکی دستمون می گیریم
    :)
    اما اگه موسیقی ایرانی و دستگاههای موسیقی ایرانی روبیشتر دوست داریدفکر می کنم سه تار مناسب تر باشه.شما که خوشبختانه دوستتون هر دوشو داره دست بگیرید یک کم بزنید ببینید از کدوم بیشتر خوشتون میآد؟

    ReplyDelete
  4. من سه تار دارم زياد راضي نيستم اگه آهنگ هاي سنتي گوش ميدي و با اين سبك آهنگ حال ميكني به نظر من سنتور بگير سه تار ساز خوشكيه هنوز تار بهتره اگه هم موسيقي پاپ گوش ميدي نظر من اينه كه گيتار بگير در ضمن به نظر من اينكه بگيم هر كي رفته يه گيتار گرفته و گيتار لوس شده به نظر من چرنده شما بايد ببينيد هدفتون چيه يكي با صداي گيتار حال ميكنه يكي با خود فيزيكيش كلاس ميذاره و اونم حال خودش رو ميكنه وكي از من ميشنوي طرف سه تار نيا

    ReplyDelete