Monday, April 16, 2007

از بنگلادش

...تعريف را پيش ايشان روشن كردم كه يكسري علما در بنگلادش وجود دارد و قبول ندارند صحابه رسول مي تواند اشتباه كند، ايشان خنديد. گفتم كه خيلي چيزها را اگر بخواهم در بنگلادش از تاريخ بگويم در آنجا گلوي من را خواهند بريد. اما يك مقدار را براي شما تعريف مي كنم. قضيه معاويه، يزيد و كربلا را و قضيه حضرت فاطمه(س) را توضيح دادم و ديدم كه ايشان گريه مي كنند. پرسيد كه شما از كجا آمديد و چه كار مي كنيد، گفتم كه من در ايران هستم و در آنجا درس مي خوانم. راجب ايران سؤالاتي پرسيدند و گفتند كه اوضاع داخلي چطور است و شنيدم حضرت علي را به عنوان پيامبر قبول دارند، من خنديدم و گفتم كه كم‌كم جواب همه سؤالات شما را خواهم داد. به ايشان گفتم كه شيعيان حضرت علي را پيامبر نمي دانند و حديثي كه از حاج آقا... شنيده بودم را برايشان ترجمه كردم كه انا عبد من عبيد محمد و گفتم كه عقيده شيعه اين است، ايشان تعجب كردند و گفتند كه چرا در كشور ما بر عليه شيعه اينقدر اتهام وجود دارد، گفتم كه اين بحث خيلي طولاني است اما مختصري برايشان توضيح دادم و براي ايشان جالب بود و گفتند كه آمريكا ايران را تهديد مي‌كند و اگر آمريكا به ايران حمله كند، ايران توانايي مقابله با آمريكا را دارد؟ گفتم نمي‌دانم توانايي دارد يا نه ولي اين طبيعي هست كه وقتي شما من را مي زنيد من حداقل تا جايي كه توانايي دارم دفاع مي‌كنم. طبيعي است كه ايران هم همين كار را مي‌كند، ضمن اينكه ايراني ها خصوصياتي دارند كه در هيچ كشور ديگري وجود ندارد و اينكه رهبري دارند كه اگر فتوا بدهد جهاد واجب است و بايد بر ضد استكبار و آمريكا بايستيد همه افراد از مسن ترين افراد تا بچه‌هاي خيلي كوچك همه اين كار را مي كنند. اينها رهبر را قبول دارند لذا 70 ميليون جمعيت ايران آموزش نظامي مي‌بينند و براي آمريكا آسان نيست كه بخواهد به چنين كشوري حمله كند. ايشان خيلي تعجب كرد و به ايران علاقه زيادي نشان دادند گفتند كه دنبال رئيس جمهور ايران رفتند و اگرچه آنها شيعه هستند و من سني، اما رئيس جمهور فعلي را از عمق دل دوست دارم و ايشان تنها كسي است كه در مقابل آمريكا و اسرائيل ايستادند و صراحتاً حرف خود را گفتند و اگر دو يا سه كشور مسلمان اينطور بودند آمريكا و اسرائيل و انگليس توانايي اينكه در مقابل مسلمانان كاري كنند را نداشتند و جهان حاضر كساني مانند احمدي نژاد را مي خواهد. گفتم براي من جالب است و گويا شما اطلاعات از ايران داريد، گفتند كه بله من از اينترنت، راديو و تلويزيون اطلاعاتي كسب كرده‌ام...

3 comments:

  1. نکند این توجیه و تفسیر نیز همان داستان" تأیین" باشد؟

    ReplyDelete
  2. فکر کنم دو تا علامت نقل قول اول و آخر متن یادت رفته باشه

    ReplyDelete
  3. خیلی ها هستند که رئیس جمهور ما رو دوست دارند می گم یه مدت قرض بدیم بهشون چطوره؟

    ReplyDelete