Monday, March 26, 2007

سفر

آدمهايي كه زود بزرگ مي‌شوند، فرصتي بچگي كردن نمي‌يابند و آنهايي كه زود گرفتار روزمرگي و چه كنم‌هاي زندگي مي‌شوند، فرصت جواني كردن را هم از دست مي‌دهند. حال اين به گونه‌اي داستان من است!
آهنگ سفري كردم كه هنوز نمي‌دانم از كدامين سوي است و حال و هوايش چيست، فقط منزل آخر را در نظر دارم كه دو هزار كيلومتري از اينجايي كه نشستم، دورتر است! اگر وقت بيشتري داشتم يا مي‌توانستم زودتر اين سفر را آغاز كنم، احتمالا با برنامه‌تر از اين مي‌شد ولي حالا كه فرصتم نيست و بايد تا هشت روز ديگر آماده به كار شوم، فقط كوله‌اي جمع كردم كه بروم!
سفر هميشه خطر است و شيريني‌اش هم درين است. وليك به راه زدنهاي بي پناه قدري پردردسرتر است. اگر خبري ازمان نشد، حلال بفرماييد!
--
پژ

پ.ن
همين الان فهميدم كه اين پنجاهمين پست وبلاگ نوپايم است!

7 comments:

  1. ممنون من هم سالی شاد و سرشار از تازه گی و موفقیت برای شما آرزو میکنم و همچنین سفری بر ماجرا :)
    برای ما از سفرتون بنویسید

    ReplyDelete
  2. سال نو مبارک و سفر سلامت

    ReplyDelete
  3. با سلام
    ممنونم از لطفی که به من داشتین. امیدوارم که سفر خوش بگذره و صحیح و سالم از سفر برگردین و تا اون موقع بتونین ادامه ی مقالات پاسور رو در وبلاگم بخونین!
    به امید پیروزی و موفقیت شما
    سوسک وب نشین

    ReplyDelete
  4. به امید پانصد هزارمین پست
    سفر به خیر

    ReplyDelete
  5. نه
    چیزی نمیگم
    صبر می کنم تا برگردی و بگم رسیدن به خیر

    ReplyDelete
  6. خانم پژ، مشخصه كه شما تازه اول جوونيتونه
    حالا زوده كه سركار عليه از اين حرفها بزنن
    يه كم زيادي زندگي رو جدي گرفتين

    راستي
    عيدتونم مبارك!

    ReplyDelete
  7. Dear pezh ,
    have a good trip

    Don't forget SOUVENIR ! :)

    ReplyDelete