قيمت مسكن
روزنامهي كيهان در صفحهي اول خود ادعا كرده بود قيمت مسكن در تهران تا پانزده درصد كاهش يافته و در مناطق مختلف صد تا سيصد هزار تومان ارزان شده.
من كه هيچوقت به كيهان اعتنايي ندارم ولي اگر اين خبر حقيقت داشته باشد و يا به هر ترتيبي پخش اين خبر بر كاهش قيمت مسكن تاثيري نهد، اميد سياه شدهي بسياري از بيخانهگان دوباره سوسويي خواهد زد.
--
در بعض كشورهاي غربي، ميل به خريد محل سكونت در ميان جوانان و مردم معمولي جامعه در حالت كاهش است. يك جوان بيش از اينكه در فكر تهيه سرپناهي دايمي براي زندگياش باشد، به اين ميانديشد كه چگونه از روزهاي ماندهي زندگي بهره ببرم؛ رشد كنم، ياد بگيرم، تفريح كنم و به يك جمله «چگونه بهتر و بيشتر از زندگيام لذت ببرم». هميشه جايي براي كرايه كردن هست و نگراني از بابت در خيابان ماندن نيست. محل زندگي چندان مهم نيست.
چرا؟
بسيار ساده. در يك شهر كه هزار خانواده زندگي ميكنند (و خانواده را هر زندگي مستقل و خواه مجردي در نظر گيريد) هزار و صد محل سكونت وجود دارد؛ خواه يك خانهي مجلل و خواه اتاقي از يك پانسيون. از طرفي محل سكونت يك كالاي سرمايهاي محسوب نميشود و ارزش افزودهي چنداني نسبت به ساير كالاها ندارد. در نتيجه به جاي رقابت در عرضه، با رقابت در تقاضا روبرويند و نرخ اجاره سقف مشخص دارد. گواه سخن آنكه در بعض كشورها، دولت تا هشتاد درصد قيمت مسكن را وام بلندمدت ميدهد ولي باز هم بسيار مردمي هستند كه خوش نشيني را خوشتر دارند.
اما در تهران وضعيت به گونهي ديگري است. همه شنيديم و ميدانيم و بسياريمان حتي ديدهايم انبوه آپارتمانهايي را كه خالي ماندهاند. سري به شمال شهر اگر زده باشيد، مجتمعهايي را ديدهايد كه مثلا از بيست واحد آن تنها پنج واحدش پر است و باقي خالي. عمدهي كارشناسان معتقدند كه مشكل نبود مسكن نيست و حتي تعداد واحدهاي مسكوني بيش از تعداد خانوادههاست. منتهاي مراتب مسكن به يكي از بهترين كالاهاي سرمايهاي با ريسكي بسيار پايين تبديل شده و آنچنان كه هيچگاه در تهران، نرخ استهلاك ملك، به گرد پاي نرخ افزايش قيمت آن نرسيده است (خواستم خوشبين باشم و نگويم نميرسد!). سادهتر بگويم: آپارتماني كه ده سال پيش خريديد به قيمت ده ميليون تومان، امروز به صد ميليون تومان فروختهايد و حال آنكه در يك اقتصاد سالم، اكنون قيمت آن مسكن ميبايست به كمتر از پنج ميليون تومان رسيده باشد.
اينجا كلاس اقتصاد نيست و شرح ريز مشكلات هم مشكلي دوا نميكند. همهي آناني كه بايد، اين همه بهتر از من و ما ميدانند، اگر مشكلي حل نميشود، از آن روي است كه منافعي پشت آن آرميده است!
الانه دیدم
ReplyDeleteمرسی شونصد هوارتا
*
مغز اقتصادی تویی. مو چه بگوم؟ اما خب، من همیشه از اون دسته نخودهای امیدوارم که میگم فردا روز دیگری است!