جوانی و پیری
آبجی کوچیکه میگفت: «رئیسمون رو فکر میکردم حداقل چهل سالش باشه. همهی موهاش سفید شده آخه طفلکی! امروز وقتی فهمیدم واقعا چند سالشه، باور نشد! تازه بیست و پنج سالشه! فکرشو بکن... یه پسر بیست و پنج ساله که قیافهاش درست عین مردای چهل ساله است... طفلی، دلم سوخت براش!»
بهش گفتم: «دوستم "فلانی" رو که دیدی؟ فکر میکنی چند سالش باشه؟»
گفت: «حدوای سی و پنج سال»
گفتم: «حداقل ده سالی کم گفتی! چهل و شش- هفت سالشه! ولی خب اینقدر خوب مونده که اگه تیپ بزنه حتی از من هم جوونتر به نظر میرسه! میدونی چرا اینقدر خوب مونده؟»
گفت: «چرا؟»
گفتم: «چون یه عمر در آسایش و راحتی زندگی کرده. به خودش هیچ سختیای تو زندگی نداده! هر چی داشته و هر چی در آورده، خورده و خوش گذرونده! درسته که لیسانس و فوق لیسانسش رو توی بهترین دانشگاههای ایران گرفته و تا دلت بخواد توی رشتهی خودش آدم باسوادیه، ولی درس خوندن و مطالعه سختترین کاریه که در عمرش کرده. هیچ وقت اون زحمتی که آدم رو پیر و شکسته میکنه رو تحمل نکرده... از اون طرف رئیس تو یه جوون بیست و پنج ساله است که در سنی که هر پسری تازه میخواد دنبال کار بگرده، توی یه شرکت دولتی پست مدیریت داره و میدونیم که این جایگاه رو نه بابای شهرستانیش بهش بخشیده و نه به کمک سپاه و بسیج و پول و پارتی به دستش آورده؛ توی همین سن واسه خودش یکی از کلهگندههای "-" توی ایرانه. یعنی جایگاهی رو که قرار بوده توی چهل سالگی به دست بیاره، اینقدر زحمت کشیده و به خودش سختی داده که توی بیست و پنج سالگی کسب کرده، در عوض موهاش هم سفید شده!»
گفت: «یعنی ارزشش رو داره؟ فکر کن الان مثه مردای چهل ساله بودی، چه حالی داشتی؟»
گفتم: «رئیست الان تازه بیست و پنج سالشه ولی جای آدمای چهل ساله است، یعنی اگه یه نفر همسطح خودش بیست سال دیگه فرصت برای پیشرفت و موفقیت و لذت بردن از زندگی داشته باشه، اون حداقل سی و پنج سال وقت داره! یعنی دو برابر! فکرشو بکن... میدونی چقدر میتونه از زندگیش استفاده کنه و حالشو ببره؟ میدونی به کجاها میتونه برسه؟... تاسف برای آدمی باید خورد که قیافهی یه آدم چهل ساله رو داره یا نه اصلا خودش چهل سالشه ولی هنوز به جایگاهی که باید در بیست و پنج سالگی میرسید هم نرسیده.»
گفت: «اوهوم، راست میگی!»
بهش گفتم: «دوستم "فلانی" رو که دیدی؟ فکر میکنی چند سالش باشه؟»
گفت: «حدوای سی و پنج سال»
گفتم: «حداقل ده سالی کم گفتی! چهل و شش- هفت سالشه! ولی خب اینقدر خوب مونده که اگه تیپ بزنه حتی از من هم جوونتر به نظر میرسه! میدونی چرا اینقدر خوب مونده؟»
گفت: «چرا؟»
گفتم: «چون یه عمر در آسایش و راحتی زندگی کرده. به خودش هیچ سختیای تو زندگی نداده! هر چی داشته و هر چی در آورده، خورده و خوش گذرونده! درسته که لیسانس و فوق لیسانسش رو توی بهترین دانشگاههای ایران گرفته و تا دلت بخواد توی رشتهی خودش آدم باسوادیه، ولی درس خوندن و مطالعه سختترین کاریه که در عمرش کرده. هیچ وقت اون زحمتی که آدم رو پیر و شکسته میکنه رو تحمل نکرده... از اون طرف رئیس تو یه جوون بیست و پنج ساله است که در سنی که هر پسری تازه میخواد دنبال کار بگرده، توی یه شرکت دولتی پست مدیریت داره و میدونیم که این جایگاه رو نه بابای شهرستانیش بهش بخشیده و نه به کمک سپاه و بسیج و پول و پارتی به دستش آورده؛ توی همین سن واسه خودش یکی از کلهگندههای "-" توی ایرانه. یعنی جایگاهی رو که قرار بوده توی چهل سالگی به دست بیاره، اینقدر زحمت کشیده و به خودش سختی داده که توی بیست و پنج سالگی کسب کرده، در عوض موهاش هم سفید شده!»
گفت: «یعنی ارزشش رو داره؟ فکر کن الان مثه مردای چهل ساله بودی، چه حالی داشتی؟»
گفتم: «رئیست الان تازه بیست و پنج سالشه ولی جای آدمای چهل ساله است، یعنی اگه یه نفر همسطح خودش بیست سال دیگه فرصت برای پیشرفت و موفقیت و لذت بردن از زندگی داشته باشه، اون حداقل سی و پنج سال وقت داره! یعنی دو برابر! فکرشو بکن... میدونی چقدر میتونه از زندگیش استفاده کنه و حالشو ببره؟ میدونی به کجاها میتونه برسه؟... تاسف برای آدمی باید خورد که قیافهی یه آدم چهل ساله رو داره یا نه اصلا خودش چهل سالشه ولی هنوز به جایگاهی که باید در بیست و پنج سالگی میرسید هم نرسیده.»
گفت: «اوهوم، راست میگی!»
اوهوم .. منم قبول دارم ..
ReplyDeleteمتاسفانه زندگی یک بازار بزرگه..که توش هیچ چیز ارزون به دست نمیاد
ReplyDeleteمنم موافقم اسمایلی تایید
ReplyDeleteنه راست نمی گی
ReplyDeleteخیلی فیلسوفانه بود جوابت
ReplyDelete:)
راست گفتي خوب. اون رئيس جوون از موقعيت هاش درست استفاده كرده و حالا حالاها هم وقت داره كه زندگي كنه.
ReplyDeleteولي يه چيز ديگه 40 ساله ها پير نيستن ها گفته باشم. من چند سال ديگه 40 ساله ميشم و تازه دارم بچه دار ميشم و فعلا ميخوام با بچه ام زندگي و جووني كنم. موهام هم سفيد نشده (محض اطلاع شما بابام هم كه 67 سالشه هنوز موهاش سفيد نشده)كلا اين موسفيدي بيشتر جنبه ارثي داره و بعد شامل عوامل ديگه ميشه
خوب منم قبول دارم که ایندفعه راست می گی! حالا در جریان نیستم که بقیه وقتا چی کار می کنی!
ReplyDelete