Sunday, July 27, 2008

عاشقانه‌هایم از آن تو

هفته‌ی پیش به بهانه‌ی مهمانی که داشتم، بر سر قرار هفتگی‌مان حاضر نشدم؛ گرچه خود مهمان تو بودم و اول خود مهمان بودم، لیک نتوانستم مهمان خویش را جواب رد دهم... بدان که از روی بی‌وفایی نبود که بی‌وفایی در سرشت من نیست، آن هم بی‌وفایی به همچو تویی بزرگ و صبور و مهربان، به تویی که می‌دانم به بزرگواری بی‌کرانه‌ی خویش از این نیز می‌گذری و هفته‌ی بعد همچون همیشه آرام و صبور، سر قرار معهودمان، چشم به راهم می‌نشینی. از پای تا به سر خویش ارزانی‌ام می‌داری و مرا در لذت با تو و در دامانت بودن و نفس کشیدن از دم و بازدمت غرفه می‌کنی. تویی که از دور قد رعنای خویش به رخم می‌کشی و هوس پیش آمدن تا فتح سر و سینه‌ی بالابلندت در وجود پرنیازم سوزان می‌کنی. تویی که با آرامشی بی‌مانند اندک اندک به مرز رضایم می‌کشانی و آنگاه که خسته و خشنود، نفسهایم به شماره افتاد، به نوازش نسیمی، تلاطم از وجودم برمی‌گیری. تویی که نیک می‌دانی تماشای رد آب بر قامت زیبایت مستم می‌کند و صدای ریزش آب از سر و بالای بلندت، به خلسه‌ام فرو می‌برد.
این همه می‌دانم و می‌دانی و باز به هر بهانه‌ای فاش‌تر از هر دریده پرده‌ای به رخ می‌کشانمش.
بی‌قراری‌ام را بهانه تویی، باز دلتنگ توام...
هزاران هزار عاشق داری و باز لطف خویش از همچو منی خرد، دریغ نمی‌کنی.
بهترینی.
کوهستان سر به فلک کشیده...
عاشقانه‌هایم برای تو.

6 comments:

  1. عاشقانه هات زیباست پژ جان! عاشقانه های یه کوهنورد!

    ReplyDelete
  2. + اونهمه سنگ مزاحم کارت نمیشه ؟ :-"
    + ها! خوشمان آمد از این ظرافت بیان :) از همین الان منتظر پست بعدی هستیم،سوژه هم خوایتی بیا پیش خودم :دی
    + پسر تو که هنوز این کامنتدونیت رو درست نکردی! برو تو ستینگز و قسمت کامنتا و گزینه embed نمیدونم چی چی رو انتخاب کن ، آخه تو چجور بلاگ اسپاتی هستی !؟ میخوای دوباره تبعیدت کنم تو لوپ!؟ :دی

    ReplyDelete
  3. Very Fantastic metaphor,fabulous
    :)

    ReplyDelete
  4. pazhhhhhhhhhhhhh merciiiii ke montazeri ! :))
    doooset daram refigh e golam :x

    ReplyDelete
  5. من میدونستم تو آخرش موفق میشی! بالاخره این سیستم کامنتت درست شد ، اسمایلی شیرینی پاچیدن به ملت :دی

    ReplyDelete
  6. اسمایلی فکر نمیکردم همچین روح لطیفی داشته باشی :)

    ReplyDelete