Friday, April 16, 2010

بلاعنوان

بعد این همه وقت اومدم یه پست نوشتم، ولی پرید! عصر جمعه است دیگه، همه چی گ...ه!
فقط بگم که اون خانومه با داد و دعوای خانواده‌ش توی بیمارستان موند و چند روز بعد به هوش اومد و الان رفته سر زندگیش و بچه‌ی چندماهه‌ش رو بزرگ میکنه. باقی چیزایی که نوشته بودم هم لابد صلاح نبوده منتشر بشه، وگرنه نمی‌پرید. 
--
هر چی سنگه، مال وقتیه که پات لنگه! 

No comments:

Post a Comment