Saturday, April 17, 2010

کتاب

دارم سینوحه میخونم ولی نه با ترجمه‌ی ذبیح الله منصوری! بعضی قسمتهاش واقعا قشنگه. شاید تیکه‌هایی ازش رو اینجا نقل کنم.

Friday, April 16, 2010

بلاعنوان

بعد این همه وقت اومدم یه پست نوشتم، ولی پرید! عصر جمعه است دیگه، همه چی گ...ه!
فقط بگم که اون خانومه با داد و دعوای خانواده‌ش توی بیمارستان موند و چند روز بعد به هوش اومد و الان رفته سر زندگیش و بچه‌ی چندماهه‌ش رو بزرگ میکنه. باقی چیزایی که نوشته بودم هم لابد صلاح نبوده منتشر بشه، وگرنه نمی‌پرید. 
--
هر چی سنگه، مال وقتیه که پات لنگه!