Monday, January 19, 2009

نسل سوخته

گفتم: «شما که بچه‌ی ... هستی تا حالا محض تنوع هم شده، عراق نرفتی؟»
گفت: «از عراق نفرت دارم! اگه عراقی ببینم، می‌کشمش!»
گفتم: «اونا هم آدمن! گناهی نکردن که! مامور بودن و معذور!»
گفت: «اگه تو هم مثه من از ترس موشک بارون، شبو توی جوب آب خوابیده بودی، همین حسو داشتی... خدا لعنتشون کنه... به هیچ کدوم از آرزوهای بچگیم نرسیدم...»
--
یکی از مدیران متوسط جامعه -که در حرفه‌ی خودش آدم واقعا قدریه- و یکی از کوچیدگان به ناچار جنگ...

3 comments:

  1. وافعا آدم باید جای اون باشه تا بفهمه چه حسی داره وچرا نتونسته این همه سال این کینه رو از دلش بیرون کنه

    ReplyDelete
  2. خوب اونم برای خودش حق داره شاید!

    لینکدمتون!

    ReplyDelete
  3. سلام با چاشنی آه و آتش دل. به تمامی اعضای نسل سوخته و خاکستر شده

    اتحاد و همبستگی دختران و پسرانیکه دیگه هیچ امیدی به ازدواج ندارند.


    ghoddeyesaratani.blogfa.com/

    منتظر قلوب و دلهای شکسته شما هستیم.

    ReplyDelete