Tuesday, October 9, 2007

بيدار باش

آلارم بيدارباش صبحگاهي موبايلم صداي اندكي محزون ميوميوي گربه است! اين را داشته باشيد تا باقي ماجرا.
-
اين ماه رمضاني به هر كس يك جور فشار مي‌آورد: يكي گرسنگي، يكي تشنگي، يكي...!، و يكي هم مثله من كم خوابي. شب كه تا مي‌جنبي ساعت دوازده شب مي‌شود و تا خوابت به مرحله‌ي انعقاد نزديك مي‌شود، بيدارباش سحري است و بعد سحر هم با معده‌ي سنگين نيم ساعتي طول مي‌كشد كه خواب از سر پريده دوباره برگردد و هنوز چشمان درست گرم نشده، بايد برخواست و به سر كار رفت! اگر نخواهم تعميم به كل دهم، حداقل من يكي كه در ماه رمضان خواب درست و حسابي ندارم.
امروز صبح -بعد از سحر- در عالم رويا بودم كه صدايي به گوشم رسيد «ميو... ميو...» بي‌اندازه خسته بودم و خواب كاملا بر وجودم سنگيني مي‌كرد. صدايي در ذهنم گفت: «اين آلارم موبايله... بلند شو بايد آماده شي بري سر كار» مردد و مجنون در حال كلنجار رفتن با رخوت بودم كه صدايي ديگر در ذهنم غرغركنان فرمايش كرد: «نه بابا! اين صداي گربه‌هاي آسمونه كه دارن برات گريه مي‌كنن» يك لحظه خيالم راحت شد كه لازم نيست بيدار شوم و بعد يك‌هو(!) تعجب همه وجودم را پر كرد و با خود گفتم: «هان؟ چي شد؟ گربه‌هاي آسمون؟!؟» و با لبخندي شگفت‌زده از خواب پريدم و موبايل را ساكت كردم!
--
تا بحال تجربه‌اي اين چنين روشن از شخصيتهاي خودساخته‌ي دروني ذهن نداشتم. اينقدر اين گفتگوي كوتاه حقيقي بود كه مجابم كرد لازم به بيدار شدن نيست و گمانم اگر آن دومي كمي عقلش مي‌رسيد و به جاي «گربه‌هاي آسمون» چيز ديگري گفته بودم، الان در رختخواب گرم و نرمم آرميده بودم!

4 comments:

  1. بی‌دغدغه‌ی مجازات اخروی بدلیل روزه‌خواری خوابیده‌ام و خواهم خوابید چه در این باورم که پیش‌زمینه‌ی نمازخوانی و روزه‌گیری، مقدمات و مقارنات آن دو است نه صرف ده‌بستن یا دولا راست شدن

    ReplyDelete
  2. pas ba mio mioye gorbe haye asemani biadar mishi?!

    ReplyDelete
  3. باشه ! پس بین خودتون گربه صداشون می زنید! همون حوری ها رو می گم
    :))
    چیزی نمونده می تونی بعدش آسوده بخوابی که بقیه بیدارند!ا

    ReplyDelete
  4. پژ عزيز آسوده بخواب كه ما بيداريم !

    راستي منو اغفال كردي كه برم بلاگ اسپات ، يعني بيام پيش خودت كه ما هم اومديم
    :-)

    مي بينمت !

    ReplyDelete