Friday, June 8, 2007

عوضكي

يكي از جذابيتهاي استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي، ارتباط با مردمه. گپ زدن و گوش كردن به حرفهاشون. گاه به گاه اتفاقها و حرفهاي بسيار جالبي در اتوبوس اتفاق ميافته. گاهي هم از توي مكالمه‌ي بلند بلند ديگران، چيز جالبي درمياد!
ديشب توي اتوبوس نشسته بودم و ناخواسته شنونده‌ي داستان به نسبت جالبي بودم:
«بعد از جنگ بود كه پسر عمم رفت سربازي، همون موقع كه آمريكا با عراق مي‌جنگيد. اون هم نزديك مرز بود و مي‌گفت همش صداي خمپاره و موشك مياد. من با اين پسر عمم خيلي شوخي داشتم. شوخيهاي ناجور پسرونه! يه خانمي هم بود كه دوستمون بود و آلمان زندگي مي‌كرد و من براي هر دو تاشون نامه مي‌نوشتم. اون موقع چون براي داداشم هم نامه مي‌نوشتم فقط پاكت نامه خارجي داشتم. يه نامه نوشتم براي اون خانمه و يه نامه هم نوشتم براي پسر عمم. نامه‌ها رو گذاشتم توي پاكت و فرستادم. يه هفته بعدش پسر عمم زنگ زد گفت: سلام عليكم، حال شما خوبه انشاالله؟ من رو با كي اشتباه گرفتي كه اينطور رسمي نامه نوشتي؟ ببينم، فلاني كيه؟! هان!... تازه فهميدم چي شده. گفتم ممد خاك به سرم شد! نامه‌ي تو رو فرستادم آلمان و نامه‌ي فلاني رو فرستادم براي تو! حالا توي نامه هم پر چرت و پرتهاي ناجور پسرونه! فوري زنگ زدم آلمان و خانمه نبود. هم‌اتاقيش بود كه اون هم ايراني بود. گفتم از ايران نامه‌اي براي فلاني نرسيده؟ گفت نه. گفتم يه نامه‌ي اشتباهي براي ايشون از تهران داره مياد. فقط مواظب باشيد نامه بدستش نرسه. تا رسيد ديپورتش كنيد! گذشت و خبري نشد و من هم خبري نگرفتم تا دو ماه بعدش دختره اومد ايران. رفتيم پيشوازش فرودگاه. تا به من رسيد با كيفش كوبيد توي سرم كه احمق اين چي بود برام فرستاده بودي!»
خب داستان خيلي تكراريه ولي خاطرات آدم رو زنده مي‌كنه! يه زماني عجيب عشق نامه‌نگاري داشتم. با هر كس و به هر جا ولي خب كسي رو نداشتم كه پايه باشه و جوابم رو بده. يادمه يكي از اولين دفعاتي كه نامه مي‌خواستم پست كنم، در پاكت رو بستم و آدرس رو به دقت روش نوشتم و تمبر هم زدم و مفتخرانه از اينكه هميشه كارهام رو مرتب و منظم انجام ميدم به مامانم مراجعه كردم براي دريافت تحسين! خيلي بچه بودم، نه گمانم بيش از هشت ساله! مادر نگاهي كرد و گفت پس نامه‌اش كو؟! كاغذ نامه رو فراموش كرده بودم و از ذوق پاكت خالي را بسته بودم و تمبر چسبانده بودم!

2 comments:

  1. جالب بود نامه بدست طرف می رسید و اون هم با ذوق پاکت رو باز می کرد و...
    :)))

    ReplyDelete
  2. ساز خوبی انتخاب نمودید
    اما اگه اومده بودی اصفهان نصف قیمت پایتخت سازهای درجه یک که از همدان به دستمان رسیده بود برایتان سراغ داشتیم
    چه میشود کرد که قیمت ساز نیز در اصفهان از پایتخت بسیار کمتر است
    راستی در زمینه ی آموزش اگر کمکی از ما بر بیابد در بست در خدمتیم

    ReplyDelete