شانس بد
دوستی که در دانشگاه پیام نور مشغول به تحصیل بود تعریف میکرد:
سر جلسهی امتحان از یکی از مراقبها سئوال کردم: «ممکنه یه کمکی بکنید؟ توی این سئوال موندم!»
نگاهی به سئوال کرد، نگاهی هم به من و پرسید: «استادتون کیه؟»
- نمیدونم! آخه سر کلاسها نمیرفتم! ولی همه میگن خیلی زن بداخلاقیه!
- شما اسمتون چیه؟
- میم.میم!
- خانم میم.میم! میخوای این درست رو حذف کنم برات؟
- چرا؟!
- آخه من همون استادهام!
سر جلسهی امتحان از یکی از مراقبها سئوال کردم: «ممکنه یه کمکی بکنید؟ توی این سئوال موندم!»
نگاهی به سئوال کرد، نگاهی هم به من و پرسید: «استادتون کیه؟»
- نمیدونم! آخه سر کلاسها نمیرفتم! ولی همه میگن خیلی زن بداخلاقیه!
- شما اسمتون چیه؟
- میم.میم!
- خانم میم.میم! میخوای این درست رو حذف کنم برات؟
- چرا؟!
- آخه من همون استادهام!